سفر همیشه دریچه‌ای تازه به دنیا باز می‌کند و تجربه‌های ناب و خاطره‌انگیز را رقم می‌زند. در یکی از بهترین سفرهایی که داشتم، به ترابزون و باتومی رفتم، دو شهر با طبیعتی شگفت‌انگیز، تاریخ غنی و مردمانی مهمان‌نواز. سفر به ترابزون باتومی از لحظه‌ی برنامه‌ریزی تا بازگشت، پر از لحظات زیبایی بود که هنوز هم با یادآوری آن‌ها لبخند بر لبانم می‌نشیند.
آغاز سفر: از ایران به ترابزون
همراه با دوستانم تصمیم گرفتیم که از مسیر زمینی به ترابزون برویم تا بتوانیم از زیبایی‌های جاده‌های ترکیه نیز لذت ببریم. از مرز بازرگان عبور کردیم و پس از چندین ساعت رانندگی، به شهر ترابزون رسیدیم. از همان لحظه‌ی ورود، هوای پاک، دریا و فضای سبز شهر چشمانمان را خیره کرد.
روز اول: کشف زیبایی‌های ترابزون
اولین جایی که رفتیم، میدان آتاتورک بود، یکی از نقاط مرکزی شهر که مملو از کافه‌ها، مغازه‌ها و فضای دل‌انگیز بود. مردم با رویی گشاده از ما استقبال می‌کردند و حس می‌کردیم که در خانه‌ی خودمان هستیم. بعد از کمی گشت‌وگذار، به سمت کاخ آتاتورک حرکت کردیم. این کاخ، در دل طبیعت سرسبز واقع شده و معماری زیبایی دارد. از تراس آن، چشم‌اندازی خیره‌کننده از شهر و دریای سیاه دیده می‌شد.
پس از آن، به سمت مسجد آیا صوفیا که یکی از دیدنی‌ترین بناهای تاریخی ترابزون است، رفتیم. معماری بی‌نظیر این بنا با نقاشی‌های دیواری زیبا، ما را به دوران امپراتوری بیزانس برد. بعد از بازدید از این مکان، ناهار را در یکی از رستوران‌های محلی که ماهی تازه سرو می‌کرد، صرف کردیم.
بعدازظهر را در ساحل ترابزون سپری کردیم. قدم زدن در کنار ساحل، تماشای غروب آفتاب و صدای امواج آرامش خاصی به ما بخشید. شب را در یکی از کافه‌های سنتی شهر گذراندیم، چای ترکی نوشیدیم و از فضای صمیمی آن لذت بردیم.
روز دوم: طبیعت بکر اوزون‌گل
روز دوم تصمیم گرفتیم به اوزون‌گل، یکی از معروف‌ترین دریاچه‌های ترکیه، برویم. مسیر رسیدن به اوزون‌گل پر از جنگل‌های سرسبز و کوه‌های باشکوه بود که هر لحظه‌اش ارزش ثبت کردن داشت. وقتی به دریاچه رسیدیم، محو زیبایی آن شدیم؛ آب زلال، مه‌ای که روی کوه‌ها نشسته بود و کلبه‌های چوبی در کنار دریاچه، همگی فضایی رویایی ایجاد کرده بودند.
در کنار دریاچه قایق‌سواری کردیم و از غذای خوشمزه‌ی محلی، یعنی کونفه و کباب ترکی، لذت بردیم. این روز یکی از به‌یادماندنی‌ترین قسمت‌های سفرمان بود.
حرکت به سمت باتومی: عبور از مرز ترکیه و گرجستان
پس از دو روز فوق‌العاده در ترابزون، وقت آن رسیده بود که به باتومی در گرجستان برویم. مسیر زمینی از مرز سارپی عبور می‌کرد و در طول راه، طبیعت بی‌نظیر و دریای سیاه ما را همراهی می‌کرد. بعد از گذر از مرز، وارد گرجستان شدیم و پس از مدت کوتاهی رانندگی، به باتومی، مروارید دریای سیاه، رسیدیم.
روز سوم: اولین تجربه در باتومی
باتومی شهری پرجنب‌وجوش و مدرن بود که در عین حال، حال‌وهوای تاریخی و اروپایی داشت. اولین مقصد ما بلوار باتومی بود، یک پارک ساحلی زیبا که کنار دریای سیاه امتداد یافته و با درختان نخل، فواره‌ها و مجسمه‌های مدرن تزیین شده بود. در اینجا دوچرخه کرایه کردیم و در طول بلوار رکاب زدیم.
سپس به مجسمه علی و نینو رفتیم که داستانی عاشقانه را روایت می‌کند. این مجسمه‌های متحرک هر چند دقیقه به هم نزدیک شده و سپس از هم دور می‌شدند، که به طرز عجیبی احساسی و زیبا بود.
در ادامه، سری به برج الفبا زدیم؛ این برج نماد الفبای گرجی است و در شب با نورهای رنگارنگ زیبایی خیره‌کننده‌ای دارد. برای ناهار، در یکی از رستوران‌های کنار ساحل، خینکالی و خاچاپوری، غذاهای محلی گرجستان را امتحان کردیم که طعمی بی‌نظیر داشتند.
شب را در کنار ساحل و در یکی از کافه‌های فضای باز باتومی گذراندیم، موسیقی زنده و فضایی گرم و دوستانه، این شب را به یکی از بهترین شب‌های سفر تبدیل کرد.
روز چهارم: گشت‌وگذار در طبیعت باتومی
روز بعد تصمیم گرفتیم از طبیعت زیبای باتومی لذت ببریم. صبح زود به سمت باغ گیاه‌شناسی باتومی حرکت کردیم که یکی از زیباترین باغ‌های گیاه‌شناسی جهان است. این باغ روی تپه‌ای مشرف به دریای سیاه قرار دارد و گونه‌های متنوعی از گیاهان از سراسر جهان در آن یافت می‌شوند. هوای پاک و چشم‌اندازهای فوق‌العاده این باغ، آرامش خاصی به ما بخشید.
پس از آن، به آبشار ماخونتستی رفتیم. این آبشار در دل طبیعت بکر واقع شده و محیطی فوق‌العاده برای استراحت و لذت بردن از سکوت طبیعت دارد. در نزدیکی آبشار، روی یک پل قدیمی سنگی عکس گرفتیم و از زیبایی آنجا لذت بردیم.
بعدازظهر را به خرید سوغاتی و گشتن در بازار محلی باتومی گذراندیم. صنایع‌دستی، عسل طبیعی و ادویه‌های محلی از جمله چیزهایی بودند که خریدیم.
روز پنجم: بازگشت به ترابزون و خداحافظی با این سفر رؤیایی
با دلی پر از خاطرات زیبا، به سمت مرز حرکت کردیم تا به ترابزون بازگردیم و از آنجا به ایران برگردیم. در مسیر بازگشت، دوباره فرصت پیدا کردیم تا از مناظر زیبای جاده‌ای و هوای دلپذیر منطقه لذت ببریم.
این سفر به ما نشان داد که ترکیه و گرجستان دو کشور پر از زیبایی‌های طبیعی، تاریخی و فرهنگی هستند. هر لحظه‌ی این سفر پر از تجربه‌های جدید، آشنایی با فرهنگ‌های متفاوت و لحظات ناب بود.
نتیجه‌گیری
سفر به ترابزون و باتومی یکی از بهترین تجربیات زندگی من بود. از دریای زیبای سیاه گرفته تا کوه‌های سرسبز و غذاهای خوشمزه، همه چیز فوق‌العاده بود. این سفر را به هرکسی که عاشق طبیعت، تاریخ و فرهنگ است، توصیه می‌کنم. اگر شما هم فرصتی برای چنین سفری پیدا کردید، حتماً از لحظه‌لحظه‌ی آن لذت ببرید و خاطراتی فراموش‌نشدنی برای خود بسازید.
